اثر اجتماعى روزه
بر کسى پوشیده نیست. روزه یک درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است، با انجام این دستور مذهبى، افراد متمکن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس در مىیابند، و هم با صرفهجویى در غذاى شبانه روزى خود مىتوانند به کمک آنها بشتابند.
البته ممکن است با توصیف حال گرسنگان و محرومان، سیران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولى اگر این مساله جنبه حسى و عینى به خود بگیرد اثر دیگرى دارد، روزه به این موضوع مهم اجتماعى رنگ حسى مىدهد، لذا در حدیث معروفى از امام صادق ع نقل شده که" هشام بن حکم" از علت تشریع روزه پرسید، امام ع فرمود:
انما فرض اللَّه الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر و ذلک ان الغنى لم یکن لیجد مس الجوع فیرحم الفقیر، و ان الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد اللَّه تعالى ان یسوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مس الجوع و الالم، لیرق على الضعیف و یرحم الجائع
:" روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و غنى مساوات بر قرار گردد، و این به خاطر آن است که غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند، چرا که اغنیاء معمولا هر چه را بخواهند براى آنها فراهم است، خدا مىخواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگى و درد و رنج را به اغنیاء بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند".[1]
راستى اگر کشورهاى ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگى را بچشند باز هم اینهمه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!
تفسیر نمونه ج1 633