صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۵ خرداد ۰۰، ۱۶:۱۸ - ناشناس
    احسنت

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حیا» ثبت شده است

چهار خصلتی که امام صادق(علیه السلام) برای مؤمن لازم می‌دانند چه چیزهایی است؟
پاسخ اجمالی:

از نظر امام صادق(ع) مؤمن باید چهار خصلت داشته باشد: راستگویى، حیا، حُسن خُلق و شُکر. صداقت موجب از بین رفتن بسیارى از گناهان می شود؛ چراکه برای پوشاندن گناهان، مجبور است دروغ بگوید. حیا باعث می‌شود که از زشتى‌ها رو برگرداند. کسى که حُسن خُلق دارد، عصبانى نمى‌شود و به همین جهت گناه نمى‌کند. شُکر هم به این معناست که هر عضوى را در جاى خودش و در راهى که خدا آن را آفریده استفاده کند و با این کار، دیگر گناه نمى‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۰ ، ۰۹:۳۵
سعید پارسا ارسنجانی

پاسدار عفت و پاکی منم

با حیا در چادر خاکی منم

من حیا را مرزداری کرده ام

بانوان را جمله یاری کرده ام

زینب; بانوی حیا و عفت، مرزبان پاکی و پاکدامنی، دختر علی علیه السلام و زهرا علیها السلام; در روز پنجم جمادی الاولی، سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره، خواستگاه حیا و پاکی، دیده به جهان گشود .

هرچند مادر بزرگوارش را در پنج سالگی از دست داد، ولی رهتوشه هایی گرانبها از حیا و پاکی در همین مدت کوتاه از مکتب مادر فرا گرفت . در دوران زندگی بابرکت خویش، مشکلات و رنجهای فراوانی متحمل شد و بی شک مهمترین و تلخ ترین آن، واقعه کربلا و داستان اسارت بود . در تمام این سختیها و حوادث تلخ، در کنار صبوری و بردباری; درس حیا و عفت را به همه آموخت (1) .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۱۳
سعید پارسا ارسنجانی

پیامبر مهر ورحمت صلی الله علیه وآله فرمودند:

یَا عَلِیُّ الْإِسْلَامُ عُرْیَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَیَاء[1]


اسلام عریان است و لباس آن حیا است.


-یعنی اگر کسی حیا نداشته باشد مانند کسی است که لخت شده و همه عیب هایش آشکار خواهد شد.

----

حیا یعنی چه؟ آیا حیا به این است که انسان سرش را به زیر بیندازد؟

‏در تعریف حیا گفته شده است: حیا یعنى شرم، آزرم، گرفتگى نفس از چیزى و ترک آن به خاطر ترس از سرزنش.(1) عفت به معنى پدید آمدن حالتى در نفس است که آدمى را از غلبه شهوت باز مى‏دارد.(2)
انسان از سه چیز حیا مى‏کند: از بشر، خود و خدا. نیروى شرم و حیا، فرد را از آلوده شدن باز مى‏دارد. هر چه حیا بیش‏تر باشد، نیروى بازدارنده قوى‏تر خواهد بود. بین حیا و عفت رابطه مستقیمى وجود دارد. امام على(ع) مى‏فرماید: "على قدر الحیاء تکون العفة؛ عفت و پاکدامنى به اندازه شرم و حیاى انسان است". (3) از این روایت استفاده مى‏شود که عفت بدون حیا ممکن نیست.
رسول اکرم(ص) حیاء را دو قسم کرده و فرموده اند: "حیاء بر دو قسم است حیاء عاقلانه و حیاء احمقانه. حیاء عقلانى ناشى از علم و حیاء احمقانه ناشى از جهل است".(4)
حیاء مذموم، همان کم رویى است که ناشى از ضعف نفس و نشانة حقارت درونى است. امام علی(ع) یکى از آن موارد را حیا و شرم از فراگیرى علم مى داند و مى فرماید: "هیچ کس حیا نکند از این که اگر چیزى را نمى داند یاد بگیرد".(5) در این صورت حیاء و شرم موجب انحطاط فکرى و عامل رکود و عقب افتادگى انسان مى شود. امام علی(ع) مى فرماید: "ترس همراه زیان و حیاء به نومیدى پیوسته است".(6)
اما حیاء ممدوح با عفت و بزرگوارى نفس آمیخته شده است تا جایى که امام صادق(ع) آن را رأس مکارم اخلاق مى داند.(7)
این حیا عامل بازدارنده از گناه است. امام علی(ع) مى فرماید: "حیاء انسان را از انجام کار زشت باز مى دارد".(8)
قرآن مجید دختر شعیب (ع) را براى داشتن چنین صفتى مى ستاید و مى فرماید: "یکى از آن ها (در برابر موسی) با شرم و حیا قدم بر مى داشت".(9)
حیاء دختر شعیب، همان شرم از مواجهه با نامحرم بوده است. این حیا قطعاً به پاکدامنى کمک خواهد کرد. امام علی(ع) مى فرماید: "عفت به اندازة شرم و حیاى انسان است".(10)
البته باید حد و مرز این حیا را شناخت تا به صورت افراطى در نیاید که زیاده روى در این بخش نیز مذموم است چون در زندگى انسان با اجتماع سر و کار دارد و قطعاً با نامحرم مواجه مى شود. اگر حیا و شرم بیش از اندازه شد چه بسا به ترس از مردم منتهى مى شود و زمینة گوشه گیرى را فراهم مى کند.پس حیا به این نیست که انسان سرش را به زیر بیندازد اگر در بین مردم چنین گفته شده منظور آن است که به نامحرم نگاه آلوده نشود.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پى‏نوشت‏ها:
1 -
اقرب الموارد، ج‏1، ص 251.
2 -
همان، ج‏2، ص 803.
3 -
غرر الحکم، ج‏2، فصل 51، حدیث 10.
4 -
کافی، ج 3، ص 166.
5-
نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار 79.
6 -
بحارالانوار، ج 68، ص 337.
7 -
میزان الحکمه، ج 1، ص 717.
8 -
همان.
9 -
قصص آیه 25.
10 -
غررالحکم، ج 4، ص 312.

سایت پاسخگویی دینی



[1] ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه - قم، چاپ: دوم، 1413 ق.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۰۸
سعید پارسا ارسنجانی