حجّت ظاهری و باطنی
«إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.
شرح مختصر:
همانطور که امام، اختلافات مردم را حل میکند، عقل انسان نیز در تردیدها و تصورات و تطورات حس و خیال، اختلافات را حل میکند.
همانطور که امام یا ظاهر است یا غایب دقیقاً عقل نیز گاهی ظاهر و گاهی غایب است.
وقتی انسان از عقل استقبال کند، در وجود او عقل ظاهر میشود و اگر استقبال نکند عقل، مخفی و غایب میشود.
«حجت باطنی» تنها رابطه حجت ظاهری در انسان است؛ هر وقت میخواهید بدانید آیا ظهور نزدیک است برگردید به حجت باطنی، اگر دیدید با حجت باطنی آشتی کردید این علامت ظهور است.
هر کس امروز با حجت باطنیاش مخالفت کند، فردا که حضرت ظهور کرد با او هم مخالفت میکند؛ کسی که به حجت باطن ایمان نیاورد، با حجت ظاهر نیز ایمان نخواهد آورد.
شرح از آیتالله حائری شیرازی