صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۵ خرداد ۰۰، ۱۶:۱۸ - ناشناس
    احسنت

۱۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است



باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

 

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

 

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

 

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

 

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

 

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

 

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

 

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پروردهٔ کنار رسول خدا حسین

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۳۸
سعید پارسا ارسنجانی


کاروان کربلا


شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)

از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین

میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین

پیش روراه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین

بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی ‌داند عروسی یا عزا دارد حسین

رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند
تا بجائی که کفن از بوریا دارد حسین

بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی ‌حرمتی ها کی روا دارد حسین

سروران ، ‌پروانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین

سر به تاج زین نهاده راه ‌پیمای عراق
می ‌نمید خود که عهدی با خدا دارد حسین

او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی‌ وفا دارد حسین

دشمنانش بی‌ امان و دوستانش بی ‌وفا
با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین

سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین

آب خود با دشمنان تشنه قسمت می ‌کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین

دشمنش هم آب می ‌بندد به روی اهل بیت 
داوری بین با چه قومی بی ‌حیا دارد حسین

بعد ازینش صحنه ‌ها و پرده ‌ها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین

ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ‌ئی
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین

دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز 
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین

شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم بلب دیدم دعا دارد حسین

اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ‌ریا دارد حسین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۸ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۰۱
سعید پارسا ارسنجانی

مثلا کسی در شعار های خود جای جلاد و شهید را عوض می کند و ما به او رای می دهیم

و انتظار داریم که خدای متعال رحمت خود را از ما بازپس نگیرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۷ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۳۹
سعید پارسا ارسنجانی


حجّت ظاهری و باطنی

«إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ، حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً، فَأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّةُ وَ أَمَّا الْباطِنَةُ فَالْعُقُولُ.»:

همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.

شرح:


همان‌طور که امام، اختلافات مردم را حل می‌کند، عقل انسان نیز در تردیدها و تصورات و تطورات حس و خیال، اختلافات را حل می‌کند.


 همان‌طور که امام یا ظاهر است یا غایب دقیقاً عقل نیز گاهی ظاهر و گاهی غایب است.

وقتی انسان از عقل استقبال کند، در وجود او عقل ظاهر می‌شود و اگر استقبال نکند عقل، مخفی و غایب می‌شود.

«حجت باطنی» تنها رابطه حجت ظاهری در انسان است؛ هر وقت می‌خواهید بدانید آیا ظهور نزدیک است برگردید به حجت باطنی، اگر دیدید با حجت باطنی آشتی کردید این علامت ظهور است.
هر کس امروز با حجت باطنی‌اش مخالفت کند، فردا که حضرت ظهور کرد با او هم مخالفت می‌کند؛ کسی که به حجت باطن ایمان نیاورد، با حجت ظاهر نیز ایمان نخواهد آورد.( آیت الله حایری شیرازی رحمه الله)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۰ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۱۰
سعید پارسا ارسنجانی




پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بعد از تشکیل حکومت و به‏دست گرفتن قدرت، هم زعامت امت را در دست داشت و هم هدایت‏گر انسان‏ها بود، هم مملکت دارى مى‏کرد و هم مردم را ارشاد مى‏فرمود، بنابراین کسى مى‏تواند جانشین و خلیفه رسول خدا بشود که هم لیاقت زمام دارى و به‏دست گرفتن حکومت را داشته باشد و هم جوابگوى مسائل دینى باشد و بتواند مردم را به قله رفیع کمالات برساند.
بنابر این نباید امامت را تنها به‏معناى زمامدارى بگیریم و بگوییم که دیگران نیز حق حاکمیت دارند، زیرا امام باید به تمام راز و رمز مکتب و نیازهاى بشرى آگاه باشد و جواب گوى آن‏ها باشد و تنها همان دوازده نور پاک که همه آن‏ها (مهدى) بودند و از جانب خداوند متعال مسلح به سلاح علم مى‏باشند، چنین ویژگى‏هایى را دارا هستند خوشبختانه عده‏اى از بزرگان اهل سنت درباره امام على علیه السلام اعتراف نموده‏اند که ایشان اعلم امت مى‏باشند، و مى‏گویند: در آگاهى و قضاوت و تقوى کسى در امت اسلام هم‏
طراز او نیست و خداوند به او علم و دانش داده و لذا ما به آن‏ها اعتراض مى‏کنیم و مى‏گوئیم شما بر اساس همین اعتراف و اقرار خودتان باید قائل شوید به خلافت بلا فصل على علیه السلام، «نه اینکه ایشان را چهارمین خلیفه بدانید. بنابراین، اعتقاد و شعار شیعه آن است که جانشین رسول خدا صلى الله علیه و آله باید (مهدى) باشد.

منبع:

حسین اوسطى، دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع؛ ص277 - تهران، چاپ: اول، 1386 ش.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۱۶
سعید پارسا ارسنجانی


بسم الله الرحمن الرحیم


وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ (30)سوره مبارکه بقره
 «و چون پروردگارت، به فرشتگان گفت که: من در زمین، جانشینى خواهم گماشت، گفتند: «آیا در آن، کسى را مى‏گمارى که در آن تباهى کند و خون‏ها بریزد و [حال آن که‏] ما به ستایش تو تسبیح مى‏گوییم و تو را به پاکى مى‏ستاییم؟!» [خداوند] گفت: «همانا من، چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید»».

بنابراین آیه شریفه، وظیفه تعیین جانشین خداوند بر زمین کار حق تعالی است که از علم کافی برخوردار است نه مردم و شورا.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۲۸
سعید پارسا ارسنجانی


امیر المؤمنین (ع) فرمود: ابو بکر و عمر و عثمان و طلحة و زبیر و سعد و عبد الرحمن بن عوف و چند نفر دیگر از اصحاب بجستجوى پیغمبر که در خانه ام سلمه بود آمدند مرا دیدند که بر در خانه نشسته‏ام سراغ آن حضرت را از من گرفتند گفتم همین لحظه بیرون تشریف خواهد آورد پیغمبر نیز بى‏درنگ تشریف آورد و دست بر پشت من زد و فرمود زنده و پاینده باشى اى پسر ابى طالب که تو پس از من‏ با مردم محاکمه کنى و با شش دلیل بر آنان پیروز شوى که هیچ یک از آن شش دلیل را قریش ندارند و آن دلیلها این است که تو نخستین کس از آنان هستى که ایمان بخدا آورده‏اى و در اجراى دستورات از همه استوارتر و بر سر پیمان‏هاى خداوند از همه پایدارتر و به زیردستان از همه مهربانتر و در قضاوت از همه داناتر و در مراعات حق تساوى در تقسیم از همه دقیقتر و مقامت در پیشگاه الهى از همه والاتر است.

الخصال / ترجمه فهرى ؛ ج‏1 ؛ ص375

ابن بابویه، محمد بن على، الخصال / ترجمه فهرى - تهران، چاپ: اول، بى تا.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۷ ، ۱۶:۱۱
سعید پارسا ارسنجانی



1- یک دانش آموز می تواند با توزیع یک پاکت شکلات مبلّغ غدیر باشد.

2- یک دانش آموز می تواند با تزئین کلاس مدرسه اش مبلّغ غدیر باشد.

3- یک راننده تاکسی می تواند با پذیرایی شکلات در ماشینش مبلّغ غدیر باشد.

4- یک مادر بزرگ می تواند با گفتن قصه های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.

5- یک امام جماعت مسجد می تواند با صحبت پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد.

6- یک نمازگزار مسجد می تواند با پذیرایی از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد.

7- یک مادر می تواند با آماده کردن بهترین لباس های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.

8- یک مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد.

9- یک مادر می تواند با پخش سرودهای شاد در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.

10- یک مادر می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسب غدیر مبلّغ غدیر باشد.

11- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد.

12- یک پدر بزرگ می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد.

13- یک مادربزرگ می تواند با دادن نذری در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.

14- یک کاسب می تواند با تخفیف ویژه در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.

15- یک دانشجو می تواند با هدیه کتاب و سی دی مرتبط با غدیر به اساتید و دوستان و نزدیکانش مبلّغ غدیر باشد.

16- یک معلم می تواند با برگزاری مسابقات مرتبط با غدیر در کلاسش مبلّغ غدیر باشد.

17- یک مدیرِ مدرسه می تواند با مسابقه تزئینات بین کلاس ها مبلّغ غدیر باشد.

18- یک پدر می تواند با تهیه هدیه برای فرزندانش در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد.

19- یک دانش آموز می تواند با تهیه روزنامه دیواری با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.

20- یک دانش آموزمی تواند با آماده کردن دکلمه و قرائت در مجالس مبلّغ غدیر باشد.

21- یک استادِ دانشگاه می تواند با اختصاص دادن بخشی از کلاسش به غدیر مبلّغ غدیر باشد.

22- یک هیأت می تواند با برگزاری مراسم جشن با شکوه مبلّغ غدیر باشد.

23- یک هیأت می تواند با دیدار از سالمندان و اهداء هدیه مبلّغ غدیر باشد.

24- یک هیأت می تواند با ایجاد ایستگاه صلواتی مبلّغ غدیر باشد.

25- یک خانواده می تواند با دیدار از اقوام و سادات مبلّغ غدیر باشد.

26- یک پدر می تواند با خرید لباسِ نو برای خانواده اش مبلّغ غدیر باشد.

27- یک دانش آموز می تواند با اجرای مصاحبه با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.

28- یک فرد می تواند با عیدی روز غدیر به رفتگر محله اش مبلّغ غدیر باشد.

29- یک فرد می تواند با دادن هدیه به همسایگان محله اش مبلّغ غدیر باشد.

30- یک فرد می تواند با پخش یک جعبه شیرینی میان همسایه ها مبلغ غدیر باشد.

31- یک فرد می تواند با تزئین ماشینِ خود در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد.

32- یک فرد می تواند با تزئین درب منزل یا آپارتمان خود مبلّغ غدیر باشد.

33- یک فرد می تواند با دیدار از بیماران در بیمارستان در روز غدیر مبلّغ غدیر باشد.

34- یک فرد می تواند با ترویج آداب غدیر مبلّغ غدیر باشد.

35- یک فرد می تواند تهیه و گردآوری جدول با موضوع غدیر مبلّغ غدیر باشد.

36- یک فرد می تواند با طراحی کارت پستال با موضوع غدیر و پیام آن مبلّغ غدیر باشد.

37- یک فرد می تواند با ترویج فرهنگ عیدی دادن میان اقوام مبلّغ غدیر باشد.

38- یک مادر می تواند با پخش سرودهای غدیری در منزل مبلّغ غدیر باشد.

39- یک فرد می تواند با یک لبخند و شادباش غدیر مبلّغ غدیر باشد.

40- یک فرد می تواند با خواندن خطبه برادری میان دوستانش مبلّغ غدیر باشد.

... و کارهای فراوان دیگر .
 ﷽ 🇮🇷 (کانال بصیرت افزایی شهید دیالمه)
{سعی کنیم همیشه طرفدار حق وحقیقت باشیم}
https://sapp.ir/channel_shhid.diyalameh
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷🇮🇷

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۳۵
سعید پارسا ارسنجانی
شیعه بر تنصیصى بودن مقام خلافت اعتقاد راسخ دارد و بر این باور است که امامت پس از پیامبر گرامى، از جهاتى بسان نبوت است؛ همانگونه که پیامبر را باید خدا معرفى فرماید، وصى وى نیز باید از جانب او- جل و علا- تعیین گردد.
تاریخ زندگانى رسول خدا صلى الله علیه و آله بر این اصل گواهى مى‏دهد؛ زیرا ایشان در موارد متعددى على علیه السلام را به عنوان خلیفه خویش، تعیین نموده‏ اند که اکنون ما تنها سه مورد از آن را مى‏آوریم:
1- در آغاز بعثت؛ آنگاه که پیامبر از طرف خدا مأموریت یافت تا خویشانش را به مقتضاى آیه‏ «و أنذر عشیرتک الأقربین» «1» به آیین توحید دعوت کند، خطاب به آن جمع فرمود: «هرکس مرا در این راه یارى کند، او وصى و وزیر و جانشین من خواهد بود.» تعبیر آن حضرت چنین بود:
______________________________
 (1)- شعرا: 214
شیعه پاسخ میدهد، ص: 24
 «فأیکم یوازرنى فى هذالأمر على ان یکون اخى و وزیرى و خلیفتى و وصیی فیکم».
- کدامیک از شما در این امر مرا یارى مى‏نماید تا برادر و وزیر و وصى و جانشین من در میان شما باشد؟
تنها کسى که به این نداى ملکوتى پاسخ مثبت داد، على علیه السلام فرزند ابوطالب بود. در این هنگام، رسول خدا رو به خویشاوندان خود کرده، فرمود:
 «إن هذا أخی و وصیى و خلیفتى فیکم فاسمعوا له و أطیعوه». «1»
- این (على)، برادر، وصى و جانشین من است در میان شما، به سخنان وى گوش فرا دهید و از او پیروى نمایید.
2- در غزوه تبوک؛ پیامبر صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود:
 «أما ترضى أن تکون منی بمنزلة هارون من موسى إلاأنه لانبی بعدی». «2»
- آیا خشنود نمى‏شوى که تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى، جز این که پس از من پیامبرى نیست.
یعنى همانگونه که هارون وصى و جانشین بلافصل حضرت موسى بود، تو نیز خلیفه و جانشین من هستى.
3- در سال دهم هجرت؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله به هنگام بازگشت از حجةالوداع، در سرزمینى به نام «غدیر خم» على علیه السلام را در میان جمعیتى انبوه‏
______________________________
 (1)- تاریخ طبرى، ج 2، ص 62- 63. و تاریخ کامل، ج 2، ص 40- 41. و مسند احمد، ج 1، ص 111 و شرح نهج‏البلاغه (ابن ابى الحدید)، ج 13، ص 212- 210.
 (2)- سیره ابن هشام، ج 2، ص 520. و «الصواعق المحرقه» (ابن حجر)، طبع دوم در مصر، باب 9، فصل 2، ص 121.
شیعه پاسخ میدهد، ص: 25
به عنوان ولى مسلمانان و مؤمنان معرفى کرد و فرمود:
 «من کنت مؤلاه فهذا علی مولاه».
- هرکس را تاکنون من سرپرست و صاحب اختیار بودم، از این پس، این على مولى و سرپرست او است».
نکته مهم و قابل توجه این است که پیامبر صلى الله علیه و آله در آغاز سخن فرمود:
 «أ لست أولى لکم من أنفسکم؟»
 «آیا من بر شما، بیش از خود شما برتر نیستم؟» و مسلمانان همگى به تصدیق او برخاستند، بنابراین باید گفت که مراد آن حضرت از واژه «مولى» در این حدیث، همان مقام اولویت بر مؤمنان و سرپرستى و صاحب اختیارى تام بر آنان است و مى‏توان نتیجه گرفت که حضرت، همان مقام اولویتى که خود داشت، براى على علیه السلام نیز ثابت فرمود. و در همان روز بود که حسان بن ثابت جریان تاریخى «غدیر» را به نظم درآورد و اشعارى سرود که در ذیل مى‏آوریم:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم‏         بخم واسمع بالرسول منادیا
فقال فمن مولاکم و نبیکم؟         فقالوا و لم یبدوا أهناک التعامیا
إلهک مولانا و أنت نبینا         و لم تلق منا فى الولایة عاصیا
فقال له: قم یا على فإننى‏         رضیتک من بعدى إماما و هادیا
فمن کنت مولاه فهذا ولیه‏         فکونوا له اتباع صدق موالیا
هناک دعا: اللهم وال ولیه‏         و کن للذى عادى علیا معادیا «1»

 حدیث غدیر، از احادیث متواتر اسلامى است که علاوه بر علماى شیعه، حدود سیصد و شصت دانشمند سنى نیز آن را نقل کرده‏اند «2» که اسناد
______________________________
 (1)- المناقب (خوارزمى مالکى)، ص 80 و تذکرة خواص الأمه (سبط ابن جوزى حنفى) ص 20 و کفایة الطالب، ص 17. (نگارش گنجى شافعى) و ...
 (2)- به عنوان نمونه به کتاب «الصواعق المحرقه» (ابن حجر)، طبع دوم- مصر، باب 9، فصل 2، صفحه 122 مراجعه فرمایید.
شیعه پاسخ میدهد، ص: 26


آنها به یکصد و ده تن صحابى مى‏رسد و بیست و شش تن از علماى بزرگ اسلام درباره اسناد و طریق این حدیث، کتاب مستقل نوشته‏اند.
ابوجعفر طبرى، تاریخ نویس معروف مسلمان، اسناد و طریق این حدیث را در دو جلد بزرگ جمع‏آورى نموده است. براى اطلاع بیشتر به کتاب «الغدیر» مراجعه شود.
سید رضا حسینى نسب، شیعه پاسخ میدهد - تهران، چاپ: نوزدهم، 1386 ش.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۵۸
سعید پارسا ارسنجانی




پرسش: نظر علماى اهل سنت در باره تبرک و مس منبر و قبر پیامبر و قبور صالحین چیست؟
پاسخ:
1. عبدالله فرزند احمد بن حنبل مى‏گوید از پدرم سؤال شد که مس منبر رسول‏الله و تبرک به‏آن و بوسیدن قبر شریف به قصد ثواب چه حکمى دارد؟ پدرم گفت اشکالى ندارد. «1»
2. رملى شافعى: تبرک به قبر پیامبر و یا علما و یا اولیا جائز است و بوسیدن و استلام آن اشکالى ندارد. «2»
3. محب الدین طبرى شافعى: بوسیدن قبر و دست گذاشتن بر روى آن جایز است و سیره عمل علماء و صالحان بر آن است. «3»
4. عسقلانى مى‏گوید: در زمان عمر مردم گرفتار قحطى و خشکسالى شدند، یکى از اصحاب پیامبر به قبر پیامبر متوسل شد، گفت یا رسول‏الله‏ استسق لأمتک فانهم قد هلکو. «4»
5. دانشمندانى چون ابن حیان، ابن خزیمه، ابو على خلال، شیخ الحنابله در زمان گرفتارى به قبور اهل‏بیت پیامبر متوسل مى‏شدند. «5»

______________________________
 (1). وفاء الوفا، ج 4، ص 1414
 (2). کنز المطالب، ص 219
 (3). اسنى المطالب، ج 1، ص 331
 (4). فتح البارى، ج 2، ص 557
 (5). کتاب الثقات، ج 8، ص 456، تهذیب التهذیب، ج 7، ص 339، تاریخ بغداد ج 1، ص 120صانعى، پاسخ به شبهات در شبهاى پیشاور - تهران، چاپ: اول، 1385 ش.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۰۱
سعید پارسا ارسنجانی