چکیده*

موضوع این نوشتار نگاهی است به حدیث سلسة الذهب، حدیث کوتاهی که امام رضا(ع) به هنگام خروج از شهر نیشابور در ازدحام مردم و درخواست ایشان بیان فرمود. مسئله اصلی و سؤال اصلی این است که پیام حدیث چیست؟

مقالات متعددی در زمینه بررسی این حدیث نگاشته شده که بیشتر از نگاه نظر سندشناسی به آن نگریسته شده است. نویسنده در این کوتاه مقال به این نتیجه رسیده که ضرورت دارد با نگاهی کارکرد گرایانه به حدیث پرداخته شود و اینکه امام رضا(ع) با سیره عملی و علمی خود نشان داد، مشکل اصلی جامعه مسلمانان در آن روزگار دور شدن مردم از توحید بود، مشکلی که همچنان می تواند همه جوامع اسلامی را با چالش های جدّی روبه رو نماید.

مقدمه

حیات علمی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی امام رضا(ع) بنا بر مقتضیات زمانه، از جایگاه ویژه ای در تطور تاریخی اسلام برخوردار است، خاصه دوران سه سال و اندی حضور آن حضرت در ایران آن روز و استقبال مردم از این واقعه مبارک. بر هر ایرانی مسلمان بایسته است این فصل از تاریخ را به دقت مطالعه کند و با زوایای پیدا و پنهان آن به درستی آشنا بشود. اصول و قواعد اساسی معرفتی اسلام در بحبوحه رواج اندیشه ها و نحله های فکری در عصر مأمونی تنها می توانست توسط امام رضا(ع) ترسیم و تبیین گردد. ایشان یک تنه به جنگ و رویارویی با عقائد و فرقه هایی قیام کرد که هر یک برای خود پایگاه اجتماعی مستحکمی داشتند و بعضاً هم از سوی حکومت سیاسی پشتیبانی می شدند. آری، امام رضا(ع) مثل یک انسان قهرمان علم، فرهنگ و دانایی دینی شده بود، از این رو در زبان پدر بزرگوارش امام کاظم(ع) پیشاپیش به عنوان عالم آل محمد به برادرانش معرفی گشت.(1)

مخالفان و غیر هم فکران آن حضرت نیز هرگز نتوانستند نسبت به عظمت و بزرگواری علمی و اخلاقی ایشان قیافه بی تفاوتی و بی خبری به خود بگیرند و گروهی هم که جزو عالمان مذاهب محسوب می شوند، صادقانه امام را می ستایند.(2)

رمز و راز این همه بزرگی و جاودانگی چیست؟ چرا هر یک از امامان معصوم(ع) یگانه دوران خویش بوده اند؟