صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۵ خرداد ۰۰، ۱۶:۱۸ - ناشناس
    احسنت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مغز» ثبت شده است

 [مغز و جمجمه و محافظها]


ای مفضل اگر موانع کنار مى‏ رفت و مغز را مى ‏دیدى، در مى ‏یافتى که به حایلها و لایه ‏هاى مختلف پوشیده شده تا ثابت ماند و از حوادث آسیبى نبیند. جمجمه نیز کلاه‏خودى است که مغز را از آسیب ‏پذیرى در برابر ضربه ‏ها و صدمات نگاه مى‏ دارد. نیز سر انسان با انبوهى از مو پوشیده شده تا پوستینى براى سر باشد و آن را از گرما و سرماى شدید حفظ کند. براستى جز کسى که مغز را آفریده و منشأ فرماندهى احساس قرارش داده و به خاطر بلند مرتبه بودنش در بدن و حساس وخطیر بودن موقعیت آن، آن را سزاوار حفظ و نگاهدارى نموده چه کسى آن را این گونه در دژى مستحکم قرار داده است؟[1]

 [شگفتى در پلک چشم‏]


اى مفضّل! در باره پلک چشم فکر کن و بنگر که چگونه بسان پرده‏اى روى دیدگان را مى‏پوشاند. در کنار آن بندها و حلقه ‏ها تعبیه شده تا هر وقت که خواهند بالا کشند و دیده در میان غارى قرار داده شده و با آن پرده و موهاى مژه، چشم حفظ مى‏شود.

[قلب و پوشش آن‏]


اى مفضّل! چه کسى قلب را در میان سینه نهاده و با پرده محکمى آن را پوشانده و با دنده‏ها و گوشت و پوستى که بر آنهاست آن را از صدمه نگاه مى‏دارد؟

[ناى و مرى‏]


چه کسى دو مجرا در گلو آفرید، یکى براى خروج صدا که همان نامى متصل به ریه است و دیگرى مرى، محل عبور غذا که به معده ختم مى‏شود؟

و چه کسى در گلو در پوشى آفرید تا غذا به ریه نرسد و آدمى را هلاک نگرداند؟

و چه کسى ریه را وسیله خنکى قلب قرار داد تا با کار همیشگى و پیوسته‏اش حرارتى در قلب گرد نیاید و به هلاکت شخص نینجامد؟

 [منافذ خروجى مواد زاید]


جز خدا چه کسى براى منافذ خروجى ادرار و مدفوع، شیرهایى قرارداد که هر گاه خواهند ببندند و هر گاه خواهند بگشایند تا همیشه جارى نباشند و زندگى آدمى را به فساد نکشانند؟ براستى انسان تا کجا مى‏ تواند این نعمتها را به شماره در آورد؟ بى‏ شک آنچه که شمرده نمى‏ شود بیش از آن است که مردم مى‏ دانند و مى‏ شمارند.[2]

 

 



[1] مفضل بن عمر، شگفتیهاى آفرینش (ترجمه توحید مفضل) - ایران ؛ قم، چاپ: پنجم، 1377ش.

[2] مفضل بن عمر، شگفتیهاى آفرینش (ترجمه توحید مفضل) - ایران ؛ قم، چاپ: پنجم، 1377ش.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۲۴
سعید پارسا ارسنجانی