کارنامه عجیب
کارنامه عجیب اعمال آدمى
در بسیارى از آیات قرآن و روایات، سخن از نامه اعمال انسانها به میان آمده است، از مجموع این آیات و روایات استفاده مى شود که همه اعمال آدمى با تمام جزئیات در نامه اى ثبت مى شود، و روز رستاخیز اگر انسان نیکوکار باشد نامه اعمالش بدست راست او، و اگر بدکار باشد نامه اعمالش را بدست چپ او مىدهند.
در سوره حاقه مى خوانیم فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ:" اما آنها که نامه اعمالشان بدست راستشان داده شده با سرفرازى و افتخار مى گویند هان بیائید و نامه اعمال ما را بخوانید"! (حاقه- 19) وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ:" اما کسى که نامه اعمالش در دست چپ او است مىگوید اى کاش نامه اعمالم را به دست من نمىدادند"! (حاقه- 25).
و در سوره کهف آیه 49 مىخوانیم: وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً:" نامه هاى اعمال بنى آدم گسترده مىشود، در آن هنگام مجرمان را مى بینى از آنچه در آن ثبت است بیمناکند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه نامه اى است که هیچ گناه صغیره و کبیره اى نیست مگر آن را ثبت و احصا کرده است؟! و آنچه را انجام داده اند حاضر مى یابند، و پروردگارت به احدى ظلم نمى کند".
در حدیثى در ذیل آیه مورد بحث (اقْرَأْ کِتابَکَ ...) از امام صادق ع مى خوانیم:
یذکر العبد جمیع ما عمل، و ما کتب علیه، حتى کانه فعله تلک الساعة، فلذلک قالوا یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصاها:
" در آن روز انسان آنچه را انجام داده و در نامه عمل او ثبت است همه را به خاطر مى آورد، گویى همان ساعت آن را انجام داده است! لذا فریاد مجرمان بلند مى شود و مى گویند: این چه نامه اى است که هیچ صغیره و کبیره اى را فروگزار نکرده است"[1].
در اینجا این سؤال پیش مى آید که این نامه چیست؟ و چگونه است؟
بدون شک از جنس کتاب و دفتر و نامه هاى معمولى، نیست، و لذا بعضى از مفسران گفته اند این نامه عمل چیزى جز" روح انسان" نمى باشد که آثار همه اعمال در آن ثبت است زیرا ما هر عملى انجام مى دهیم خواه ناخواه اثرى در روح و جان ما مىگذارد.
یا اینکه این نامه عمل، اعضاى پیکر ما حتى پوست تن ما، و از آن بالاتر زمین و هوا و فضایى است که در آن اعمال خود را انجام مى دهیم، چرا که اعمال ما گذشته از اینکه در جسم و همه ذرات پیکر ما نقش مى بندند، در هوا و زمین منعکس مى شوند.
گر چه این آثار براى ما در این دنیا محسوس و درک کردنى نیست، اما بدون شک وجود دارد، و روزى که در آن روز دید تازه اى پیدا مى کنیم همه اینها را مى بینیم و مى خوانیم.
تعبیر به" خواندن" هرگز نباید ما را از آنچه در تفسیر بالا ذکر شد، منحرف سازد، زیرا خواندن نیز مفهوم وسیعى دارد که هر گونه مشاهده را در معنى وسیعش جاى مى دهد، مثلا در تعبیرات روزمره گاه مى گوئیم در چشمهاى او خواندم که چه تصمیمى دارد و یا فلان عمل را که از فلانى سر زد، بقیه اش را خواندم، همچنین تعبیر به خواندن، در مورد عکسهایى که از بیماران مى گیرند نیز امروز رائج است.
روى همین جهت است که در آیات فوق خواندیم خطوط این نامه عمل به هیچوجه قابل انکار نیست، زیرا که آثار واقعى و تکوینى خود عمل است، درست مانند صداى ضبط شده انسان یا عکسى که از او گرفته اند و یا اثر انگشت او.
تفسیر نمونه ج12 54