- رابطه هواپرستى و غفلت از خدا-
روح آدمى را یا خدا پر مىکند و یا هوا، که جمع میان این دو ممکن نیست، هواپرستى سرچشمه غفلت از خدا و خلق خدا است، هواپرستى عامل بیگانگى از همه اصول اخلاقى است، و بالآخره هواپرستى انسان را در خویشتن فرو مى برد، و از همه حقایق جهان دور مىسازد.
یک انسان هواپرست جز به اشباع شهوات خویش نمىاندیشد آگاهى، گذشت، ایثار فداکارى و معنویت براى او مفهومى ندارد.
رابطه این دو با هم در آیات فوق بخوبى بازگو شده است، آنجا که مىگوید:
(وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً) در اینجا نخست غفلت از خدا مطرح است و به دنبال آن پیروى از هوا، و جالب اینکه نتیجه آن افراطکارى آنهم به طور مطلق ذکر شده است.
چرا هواپرست همیشه گرفتار افراط است، شاید یک دلیلش این باشد که طبع آدمى در لذتهاى مادى همیشه رو به افزونطلبى مىرود کسى که دیروز از فلان مقدار مواد مخدر نشئه میشد امروز با آن مقدار نشئه نمىشود، و باید
تدریجا بر مقدار آن بیفزاید، کسى که دیروز یک قصر مجهز چند هزار مترى او را سیر میکرد امروز براى او یک امر عادى است، و به همین ترتیب در همه شاخه هاى هوا و هوس، دائما رو به افراط گام برمىدارند تا خود را هلاک و نابود کنند.
برگرفته از تفسیر نمونه ج12 423