اوج مهربانی 7
اَللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریبٍ
خدایا هرغریبی را به وطنش باز گردان.
غریب به کسی می گویند که دور از وطنش باشد؛ و همچنین آنکه از مردمى بیگانه باشد.[1]
در روایات نیز به بعضی افراد غریب گفته شده است.
مثلا در احادیث امیر المومنین می خوانیم که:
الْغَرِیبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ حَبِیبٌ. کسی که دوستی ندارد غریب است.
فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ.[2] یعنی از دست دادن و فاقد دوست شدن،غربت است.
یا در روایاتی داریم که فقر را مایه غربت دانسته اند.
المقلّ غریب فى بلدته.
فقیر غریب است در شهر خود و مثل غریبان احوال گذراند.[3]
الاحمق غریب فى بلدته مهان بین أعزته.کم عقل غریب است در شهر خود و خوار است در میان عزیزان خود.[4]
به هر حال منظور از غریب کسی است که در میان جمعی زندگی می کند و نه دوستی دارد و نه برادری که با وی انس بگیرد و خویشتن را از وحشت غربت برهاند و نه عقل یا ثروتی دارد که بدان وسیله با دیگران ارتباط برقرار کند.
البته گاهی این غربت با دور شدن از وطن نیز همراه است. بدین معنا که شخص به علت دوری از وطن از دوستان و برادران و حتی بهره گیری از ثروت خود محروم است و در نتیجه غریب است.
در این فراز از دعای ماه مبارک از خدای متعال می طلبیم که خدایا هر غریبی را به وطنش باز گردان.
بارخدایا اگر کسی به
واسطه دوری از وطنش گرفتار تنهایی و غربت شده است وی را به وطنش باز گردان و اگر
کسی نیزبه خاطر از دست دادن دوستان و برادران ویا ثروت و عقلش دچار غربت شده است، با
برگرداندن دوستان و برادران و ثروت و عقلش از غربت در آور.
[1] بستانى، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدى - تهران، چاپ: دوم، 1375ش. ص640
[2] تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش. ص414
[3] آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم - تهران، چاپ: چهارم، 1366ش. ج1 ؛ ص377
[4] ج2 ؛ ص35