رحمتی به نام توبه
ضرب المثلی هست که می گوید: انسان جایز الخطاست.
معنای صحیح این ضرب المثل این است که انسان ممکن الخطاست وگرنه هیچ انسانی مجوز خطا ندارد
یعنی از روی طبیعتی که دارد ممکن است نفس حیوانی وی او را بفریبد
یا اینکه شیطانهای انسی و جنی او را ترغیب به سرپیچی از آفریننده مهربان کنند
البته فکر نکنید که شیطان می تواند انسان را مجبور به گناه کند
هرگز چنین نیست.
در آیات رحمانی قرآن از زبان شیطان اقراری نقل شده است که مربوط به روز قیامت است
در آنجا کسانی که اطاعت شیطان را نمودند او را سرزنش می کنند که چرا ما را در دنیا فریفتی و ما را بیچاره نمودی.
شیطان در پاسخ ایشان چنین می گوید:
وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (22)
و چون کار (روز قیامت) تمام شود (و دوزخیان در جاى خود قرار گیرند) شیطان (بزرگ و ابلیس اوّل در خطابى به همه دوزخیان) گوید: همانا خداوند شما را وعده حق داد (وعدهاى که همه تحقق یافت) و من شما را وعده دادم و تخلف کردم (همه خلاف درآمد) و مرا بر شما (در دنیا) هیچ تسلطى نبود جز آنکه شما را دعوت کردم و شما مرا اجابت کردید، پس مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید و اینک من فریادرس شما نیستم و شما هم فریادرس من نیستید، من به اینکه پیش از این مرا شریک طاعت خدا کردید کافرم؛ همانا ستمکاران را عذابى دردناک است.[1]
آری این انسان است که دعوت شیطان را پاسخ می دهد و او را بر خویشتن مسلط می کند وگرنه شیطان قدرتی بر جهنمی نمودن کسی ندارد. او فقط کارهای زشت را در نظر انسانها زیبا نمایش می دهد و این انسان ها هستند که با اختیار خود به دنبال او می روند.
إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ[2]
کسانى که بعد از روشن شدن هدایت براى آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است![3]
در این صورت است که چنانچه انسان قدرت کنترل نفس حیوانی خود را نداشته باشد
و فطرت خودش را سرکوب نموده باشد به منجلاب گناه افتاده و شیطان سوار بر او می شود و به هر جا که می خواهد می راند.
اینجاست که باید انسان به خود آید و از سواری دادن به شیطان پشیمان گردد
بنده همان به که ز تقصیر خویش روی به درگاه خدا آورد---ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جا آورد
چنانچه بنده از خدای خود شرمگین و خجلت زده شد و به سوی او بازگشت نمود و از دری که خدای مهربان برایش باز نموده است، وارد شد، لطف الهی شاملش شده است که توانسته است شیطان را از دوش خود پیاده نموده و خدای آمرزنده را به قلب خویش وارد کند.
چنانچه بنده ای غفلت نکرد و از این لطف الهی استفاده نمود یقین کند که خدای متعال گناهش را خواهد آمرزید که مولایمان چنین فرمود:
مسعودى مىگوید: امیر مؤمنان (ع) فرمود: هر کس توبه کند خداوند توبهاش را مىپذیرد، و اعضا و جوارح او مأمور مىشوند که گناهانش را بپوشانند، و سرزمینهایى که در آن معصیت کرده است مأمور مىگردند که گناهانش را کتمان کنند( و روز قیامت بر علیه او شهادت ندهند.)، و فرشتگان مراقبش آنچه را که بر ضدّ او نوشتهاند از یاد مىبرند.[4]
و چه چیزی از این بهتر و بالاتر
حال آیا کسی که با وجود این باب لطف الهی باز هم کوتاهی کند و توبه نکند در پیشگاه الهی عذری خواهد داشت؟
حق زبان، دور داشتن آن از زشت گویی، عادت دادنش به خیر و خوبی، ترک گفتار بی فایده و نیکی به مردم و خوشگویی درباره آنان است.
بحارالأنوار، ج71، ص286، ح41
و من الله التوفیق