عاقبت جمهوری اسلامی ایران
از ابى جعفر علیه السلام که روایتی نقل شده که فرمود : ابوبکر و عمر و زبیر و عبدالرحمن بن عوف به درگاه رسول الله ( ص ) نزدیک شدند و نشستند ، پس پیامبر ( ص ) بر آنها وارد شد ، کنارشان نشست ، دمپایى اش گسیخته شد و آن را ( براى ترمیم ) به على بن ابى طالب داد ، سپس فرمود : همانا از سمت راست خداوند عزوجل ج یا از سمت راست عرش قومى از ما برخاستند که بر منابرى از نورند ، صورت هایشان نورانى است و لباسهایشان نورانى است ، صورت هایشان بر چشم ناظرین دیگر پرده مى اندازد .
ابوبکر گفت :
اى پیامبر ، خدا آنها کیستند
؟ پس ایشان سکوت کردند . زبیر گفت : اى پیامبر خدا ، آنها کیستند ؟ پس ایشان سکوت
کردند . عبدالرحمن بن عوف گفت :
اى پیامبرخدا ، آنها کیستند
؟ پس ایشان سکوت کردند . سپس حضرت على ( ع ) فرمودند : اى پیامبر خدا ، آنها چه
کسانى هستند ؟ پس ایشان فرمودند : آنها قومى هستند که به واسطه ى روح الله به
یکدیگر محبت مى ورزند ( دلهایشان به هم نزدیک مى شود ) ، درحالى که هیچ نسب یا
اموال مشترکى ندارند آنها شیعه ى تو هستند و تو امامشان هستى اى على . »
همان گونه که در حدیث فوق ملاحظه
فرمودید ، پیامبر ( ص ) به حضرت على ( ع ) بشارت دادند که گروهى از شیعیان ایشان
به واسطه ى روح الله دلهایشان به هم نزدیک مى شود و متحد مى گردند ، در حالى که
دلیل اتحاد آنها اموال و نسب مشترک نمى باشد . افراد این قوم از چنان منزلتى
برخوردارند که چهره ى نورانى آنها چهره هاى سایر مردم و حتى مسلمانان دیگر را نیز
تحت الشعاع قرار مى دهد .
اما منظور از روح الله و
منظور از این قوم چیست ؟
با توجه در روایت مذکور و
نیز وقایع تاریخى ، به سهولت مى توان دریافت که منظور از روح الله حضرت امام خمینى
( ره ) و منظور از قوم مذکور ، شیعیان ایران و سایر شیفتگان امام خمینى ( ره ) مى
باشند ، چرا که نام حضرت امام خمینى ( ره ) روح الله بوده است .
شواهد مهمى که در روایت
مذکور وجود دارد و نشان مى دهد که احتمالا منظور از روح الله ، امام خمینى ( ره )
است ، این است که روایت مذکور بیان مى دارد که قومى از شیعیان و یا مسلمانان به واسطه
ى تمسک به روح الله به مقام ممتازى دسته مى یابند ، نه مسلمانان ( قوماً
منا على منابر من نور ) . از این مسئله مى توان نتیجه گرفت که مسئله ى تمسک به روح
الله در گروهى از شیعیان اتفاق مى افتد و آنها را حتى در بین پیروان رسول الله ( ص
) ممتاز مى نماید .
از سوى دیگر مى دانیم که کلمه
ى قوم به معناى مردم یک سرزمین مى باشد ، وگرنه روایت مذکور از کلمه امت استفاده
مى نمود . مطابق توضیحات ذکر شده در مى یابیم که روایت ذکر شده قوم یا مردم
سرزمینى از سرزمینهاى شیعیان را معرفى مى نماید که به روح الله تمسک مى جویند و به
واسطه ى او دلهایشان به یکدیگر نزدیک مى گردد و از مرتبه اى بلند نزد خداى متعال
بهره مند مى گردند .
با توجه به توضیحات ذکر شده
، درمى یابیم که شیعیانى که به حضرت امام خمینى ( ره ) تمسک جستند و بدون توجه به
روابط خویشاوندى و منافع مادى با یکدیگر متحد گشتند حکومت اسلامى را در ایران بر
پا داشتند ، قومى هستند که پیامبر آنها را تحسین مى نمایند و چهره هاى آنان را
نورانى معرفى مى کنند .
این شیعیان و عاشقان روح
الله در بین شیعیان و سایر مسلمانان مقامى ارجمند و بلند مرتبه دارند . به نحوى که
پیامبر ( ص ) آنها را از بقیه ى پیروان خود متمایز مى نمایند ( قوما منا على
منابرمن نور ) . اى کاش ما شیعیان ایران قدر این موهبت را بدانیم و به سهولت آن را
از دست ندهیم.
لازم به ذکر است که روایات دیگرى نیز در بین روایات اهل سنت وجود دارند که درهمه ى آنها به کلمه ى روح الله اشاره شده است . البته جزئیات روایت اهل سنت کمى با روایت شیعیان تفاوت دارد ، اما مضمون اصلى یکى است .
امام خمینى ( ره ) با قیام
الهى خود حکومت جمهورى اسلامى ایران را بنیان نهادند و این حکومت را زمینه ساز
ظهور حضرت مهدى ( عج ) قرار دادند . گرچه بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ، حکومت
جمهورى اسلامى با فراز و نشیب هایى همراه بوده است و احیاناً مشکلات و کاستى هایى
در برخى از جزییات آن به وجود آمده است ، اما نهال نورس این انقلاب با گذشت زمان و
با درایت امام خمینى ( ره ) و جانشین بر حق ایشان حضرت آیت الله العظمى خامنه اى
رهبر معظم انقلاب تبدیل به درختى تنومند گشته است .
ان شاء الله به یارى خدا و
با تلاش تمامى شیعیان جهان و سایر مسلمانان آزاده ، این انقلاب مى رود تا زمینه
هاى ظهور حضرت مهدى ( عج ) را بیش از پیش فراهم نماید و گام هاى موثرى در این زمینه
بردارد .
----
منابع و مآخذ
1 ج کتاب عصر ظهور ، تألیف على
کورانى عاملى ، ترجمه ى مهدى حقى ، ناشر : شرکت چاپ و نشر امور بین الملل وابسته
به انتشارات امیر کبیر ، چاپ چهارم ، 1385 ، صفحه ى 222 و 2
. 223 ج کتاب عصر ظهور ، تألیف على
کورانى عاملى ، ترجمه ى مهدى حقى ، ناشر : شرکت چاپ و نشر امور
بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر ، چاپ چهارم ، 1385 ،
صفحه ى 3