۱۱ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۲۵
غزل زیبای حافظ شیراز در مدح امیر المومنین علیه السلام
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف**
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من**
گر چه سخن همیبرد قصه من به هر طرف
از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد**
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دست کش خیال من**
کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل**
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه
آنک**
مغبچهای ز هر طرف میزندم به چنگ و دف
بیخبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل**
مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد**
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق**بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
۹۷/۰۱/۱۱