صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

صادق آل محمد صلی الله علیه و آله*** سال « تولید، دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین»1401

نمایش مستند ومستدل زیبایی های دین***استفاده از مطالب وبلاگ هیچ مشکلی ندارد.

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۱۵ خرداد ۰۰، ۱۶:۱۸ - ناشناس
    احسنت
شیعه بر تنصیصى بودن مقام خلافت اعتقاد راسخ دارد و بر این باور است که امامت پس از پیامبر گرامى، از جهاتى بسان نبوت است؛ همانگونه که پیامبر را باید خدا معرفى فرماید، وصى وى نیز باید از جانب او- جل و علا- تعیین گردد.
تاریخ زندگانى رسول خدا صلى الله علیه و آله بر این اصل گواهى مى‏دهد؛ زیرا ایشان در موارد متعددى على علیه السلام را به عنوان خلیفه خویش، تعیین نموده‏ اند که اکنون ما تنها سه مورد از آن را مى‏آوریم:
1- در آغاز بعثت؛ آنگاه که پیامبر از طرف خدا مأموریت یافت تا خویشانش را به مقتضاى آیه‏ «و أنذر عشیرتک الأقربین» «1» به آیین توحید دعوت کند، خطاب به آن جمع فرمود: «هرکس مرا در این راه یارى کند، او وصى و وزیر و جانشین من خواهد بود.» تعبیر آن حضرت چنین بود:
______________________________
 (1)- شعرا: 214
شیعه پاسخ میدهد، ص: 24
 «فأیکم یوازرنى فى هذالأمر على ان یکون اخى و وزیرى و خلیفتى و وصیی فیکم».
- کدامیک از شما در این امر مرا یارى مى‏نماید تا برادر و وزیر و وصى و جانشین من در میان شما باشد؟
تنها کسى که به این نداى ملکوتى پاسخ مثبت داد، على علیه السلام فرزند ابوطالب بود. در این هنگام، رسول خدا رو به خویشاوندان خود کرده، فرمود:
 «إن هذا أخی و وصیى و خلیفتى فیکم فاسمعوا له و أطیعوه». «1»
- این (على)، برادر، وصى و جانشین من است در میان شما، به سخنان وى گوش فرا دهید و از او پیروى نمایید.
2- در غزوه تبوک؛ پیامبر صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود:
 «أما ترضى أن تکون منی بمنزلة هارون من موسى إلاأنه لانبی بعدی». «2»
- آیا خشنود نمى‏شوى که تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى، جز این که پس از من پیامبرى نیست.
یعنى همانگونه که هارون وصى و جانشین بلافصل حضرت موسى بود، تو نیز خلیفه و جانشین من هستى.
3- در سال دهم هجرت؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله به هنگام بازگشت از حجةالوداع، در سرزمینى به نام «غدیر خم» على علیه السلام را در میان جمعیتى انبوه‏
______________________________
 (1)- تاریخ طبرى، ج 2، ص 62- 63. و تاریخ کامل، ج 2، ص 40- 41. و مسند احمد، ج 1، ص 111 و شرح نهج‏البلاغه (ابن ابى الحدید)، ج 13، ص 212- 210.
 (2)- سیره ابن هشام، ج 2، ص 520. و «الصواعق المحرقه» (ابن حجر)، طبع دوم در مصر، باب 9، فصل 2، ص 121.
شیعه پاسخ میدهد، ص: 25
به عنوان ولى مسلمانان و مؤمنان معرفى کرد و فرمود:
 «من کنت مؤلاه فهذا علی مولاه».
- هرکس را تاکنون من سرپرست و صاحب اختیار بودم، از این پس، این على مولى و سرپرست او است».
نکته مهم و قابل توجه این است که پیامبر صلى الله علیه و آله در آغاز سخن فرمود:
 «أ لست أولى لکم من أنفسکم؟»
 «آیا من بر شما، بیش از خود شما برتر نیستم؟» و مسلمانان همگى به تصدیق او برخاستند، بنابراین باید گفت که مراد آن حضرت از واژه «مولى» در این حدیث، همان مقام اولویت بر مؤمنان و سرپرستى و صاحب اختیارى تام بر آنان است و مى‏توان نتیجه گرفت که حضرت، همان مقام اولویتى که خود داشت، براى على علیه السلام نیز ثابت فرمود. و در همان روز بود که حسان بن ثابت جریان تاریخى «غدیر» را به نظم درآورد و اشعارى سرود که در ذیل مى‏آوریم:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم‏         بخم واسمع بالرسول منادیا
فقال فمن مولاکم و نبیکم؟         فقالوا و لم یبدوا أهناک التعامیا
إلهک مولانا و أنت نبینا         و لم تلق منا فى الولایة عاصیا
فقال له: قم یا على فإننى‏         رضیتک من بعدى إماما و هادیا
فمن کنت مولاه فهذا ولیه‏         فکونوا له اتباع صدق موالیا
هناک دعا: اللهم وال ولیه‏         و کن للذى عادى علیا معادیا «1»

 حدیث غدیر، از احادیث متواتر اسلامى است که علاوه بر علماى شیعه، حدود سیصد و شصت دانشمند سنى نیز آن را نقل کرده‏اند «2» که اسناد
______________________________
 (1)- المناقب (خوارزمى مالکى)، ص 80 و تذکرة خواص الأمه (سبط ابن جوزى حنفى) ص 20 و کفایة الطالب، ص 17. (نگارش گنجى شافعى) و ...
 (2)- به عنوان نمونه به کتاب «الصواعق المحرقه» (ابن حجر)، طبع دوم- مصر، باب 9، فصل 2، صفحه 122 مراجعه فرمایید.
شیعه پاسخ میدهد، ص: 26


آنها به یکصد و ده تن صحابى مى‏رسد و بیست و شش تن از علماى بزرگ اسلام درباره اسناد و طریق این حدیث، کتاب مستقل نوشته‏اند.
ابوجعفر طبرى، تاریخ نویس معروف مسلمان، اسناد و طریق این حدیث را در دو جلد بزرگ جمع‏آورى نموده است. براى اطلاع بیشتر به کتاب «الغدیر» مراجعه شود.
سید رضا حسینى نسب، شیعه پاسخ میدهد - تهران، چاپ: نوزدهم، 1386 ش.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۰۴
سعید پارسا ارسنجانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">