خوشا بحالت که در لباس ...
خوشا بحالت که در لباس پیامبر صلی الله علیه و آله به دیار باقی شتافتی...
خوشا بحالت که وقت جان دادنت مزین به لباس مولایمان امیر المومنین علی علیه السلام و با بدنی خونین چون حسین شهید دنیا را ترک کردی...
خوشا به حالت که لباس اهل علم را به تن داشتی و موجب خشم دشمنان را فراهم آوردی...
آری دشمنان گاهی در لباس دوستان نادان این لباس را ریا خواندند ...
حالا باید ببینند که این لباس لباس صادقان و راستگویان است گرچه بعض افراد ناباب نیز آن را به تن دارند...
ای دشمنان دیرین که از ما خشمگینید...
در خشم خود بمیریدکه امام راستگویان چه زیبا فرمود...
بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر مىشود.
این رجل فاجرى که خون عزیز ما را به زمین ریخت، تأیید کرد دین خدا را. یعنى خدا دین خودش را به او تأیید کرد. با ریختن خون عزیز ما، تأیید شد انقلاب ما. این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگى ما دوام پیدا مىکند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر مىشود. ما از مرگ نمىترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهى شب، متفکران ما را مىکشید. براى اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت مى کردید؛ مباحثه مىکردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل مىداند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیتهاى بزرگ ما، شخصهاى بزرگ ما، اسلام ما تأیید مىشود ..