از فاطمه بپرس که امت با او چه کرد...؟؟؟
از سخنان آن حضرت است این سخن را به هنگام دفن سرور زنان جهان، حضرت فاطمه علیها سلام اظهار کرد، گویى با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بر سر قبرش درد دل مىکرد.
اى رسول خدا، از من و دخترت بر تو سلام باد که در جوار تو آمد، و به سرعت به تو ملحق شد. اى رسول حق، از دورى دختر برگزیدهات شکیبایىام کم شد، و طاقتم از دست رفت، جز آنکه مرا در فراق عظیم تو، و سنگینى مصیبتت جاى تسلیت (در مصیبت فاطمه) است. زیرا من بودم که با دست خود تو را در آغوش خاک جاى دادم، و سرت بر سینه من بود که روح پاکت از قفس تن پرید.
ما از خداییم و به خدا باز مىگردیم. راستى که امانت باز گردانده شد، و گروگان دریافت گردید.
اما غصّه من ابدى است، و شبم قرین بیدارى است، تا زمانى که خداوند براى من جایگاهى را که تو در آن اقامت دارى اختیار کند. به زودى دخترت از همدستى امّت براى ستم بر او به تو خبر خواهد داد، در پرسیدن از او اصرار کن، و خبر اوضاع را از او بخواه؛
در حالى که بین ما و تو فاصله زیادى نشده، و زمانه از یادت خالى نگشته، این همه ستم به ما شد. به هر دو نفر شما سلام باد سلام وداع کننده نه سلام رنجیده خاطر دلتنگ. اگر از کنار مرقدت بروم نه از باب ملالت است، و اگر بمانم نه از جهت بد گمانى به آنچه خداوند به صابران وعده داده است.
نهج البلاغة / ترجمه انصاریان، متن، ص: 214