برخی فریب سخنان آمریکا و کشور های غربی را می خورند در حالی که ایشان به هیچ عهد و پیمانی وفادار نیستند البته ما که مسلمانیم نباید فریب سخنان گول زننده مبنی بر رفع خصومت ها در صورت مذاکره را بخوریم. ما نباید حرف ناخدای انقلاب را نادیده بیانگاریم و به دنبال راضی نمودن کدخدا باشیم. وقتی سوره توبه را می خوانیم می بینیم که گویا حال امروز ما را بیان می کند.
قرآن در مورد مشرکان می فرماید: که هیچگاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهر زیباى آنها را نخورید زیرا:" آنها مىخواهند شما را با دهان خود راضى کنند، ولى دلهاى آنها از این موضوع ابا دارد" (یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ).[1]
دلهاى آنها از کینه و انتقامجویى و قساوت و سنگدلى و بى اعتنایى به عهد و پیمان و رابطه خویشاوندى پر است، اگر چه با زبان خود اظهار دوستى و مودت کنند.
و در پایان آیه اشاره به ریشه اصلى این موضوع کرده مىگوید:" و بیشتر آنها فاسق و نافرمانبردارند" (وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ).
در آیه بعد یکى از نشانههاى فسق و نافرمانبردارى آنها را چنین توضیح مىدهد:" آنها آیات خدا را با بهاى کمى معامله کردند، و به خاطر منافع زود گذر مادى و ناچیز خود، مردم را از راه خدا باز داشتند (اشْتَرَوْا بِآیاتِ اللَّهِ
ثَمَناً قَلِیلًا فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِهِ).
در روایتى چنین آمده که" ابو سفیان" غذایى ترتیب داد و جمعى از مردم را به مهمانى فرا خواند تا از این طریق عداوت آنها را در برابر پیامبر اسلام ص برانگیزد.
بعضى از مفسران آیه فوق را اشاره به این داستان دانستهاند، ولى ظاهر این است که آیه مفهوم وسیعى دارد که این ماجرا و سایر ماجراهاى بت پرستان را شامل مىشود که براى حفظ منافع مادى و زودگذر خویش از آیات خدا چشم پوشیدند.
بعد مىگوید:" چه عمل بدى آنها انجام مىدادند" (إِنَّهُمْ ساءَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).
هم خود را از سعادت و هدایت و خوشبختى محروم مىساختند، و هم سد راه دیگران مىشدند، و چه عملى از این بدتر که انسان هم بار گناه خویش را بر دوش کشد و هم بار گناه دیگران را.
تفسیر نمونه ج7 299