امام هادی(علیهالسلام)
فرمود: «إنّ الله جعل قلوب الأئمة مورداً لإرادته فإذا شاء الله شیئاً شاؤوه» خداوند
قلوب ائمه(علیهمالسلام) را مورد و محل ورود اراده خود قرار داده است پس هرگاه چیزی
را خدا بخواهد آنان نیز میخواهند. پس قلب انسان کامل هم از فرود آمدن اراده حق آگاه
است و هم از برخاستن آن مطلع.
قلب انسان سالک شاهد،
میتواند در سایه صفا و تهذیب روح به جایی برسد که جز اراده حق چیزی بر فراز آن ننشیند
و این کار از عمل صالح و ایمان برمیخیزد، نه از راه علم صرف و بحثهای مدرسه.
البته علمهای حصولی،
عقل نظری را نیرومند میکند اما آن اثر را در جان انسان نمیگذارد که بتواند اسرار
ملکوت را ببیند و جز حق چیزی را نخواهد و بجایی برسد که هر چه خواست، خداوند آن را
انجام دهد؛ این خصوصیت فقط محصول تزکیه روح است، که محصول علم صایب و عمل صالح و اخلاص
تام است.
رفتار رسولالله صلی
الله علیه و آله و سلم با شاگردانش بدین گونه بود که نخست آنان را در مسجد و در حوزه
درس به کتاب و حکمت آشنا میکرد و در هنگام عمل، آنها را به دنبال خود وادار به کوشش
میکرد، تا در عمل به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اقتدا کنند. آن حضرت
نیز ناظر نحوه اعمال آنها بود هر نقصی را که در آن مشاهده میکرد به خاطر می سپرد و
آن را در مسجد، یا حوزه دیگری که به منظور تعلیم کتاب و حکمت تشکیل میشد، تذکر میداد.
مثلاً سرّ عدم موفقیت اصحاب را در جنگ و یا غیرجنگ گوشزد مینمود، تا با پرهیز از نقاط
وهن آمیز به هدف برسند. اصحاب آن حضرت نیز پس از توجه به رهنمودهای آموزنده، به تصحیح
موارد عیبْ و تکمیل موارد نقص مبادرت میکردند تا به هدف میرسیدند.
قرآن کریم وقتی سیره
تهذیب و تزکیه و تعلیم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بیان می کند، می فرماید:
(هذا بیان للنّاس)
یعنی این روش خاص، نحوه بینش و منش رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است، یعنی
آن حضرت فقط به تعلیم فکری صحابه اکتفا نمیکرد، بلکه راههای عملی را هم، با عمل کردن
خود نشان آنها میداد، لذا خدای متعالی در قرآن، رسول الله را اولین مفسّر و مبیّن
معرفی کرده فرمود: (وأنزلنا إلیک الذّکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم).
از آن جایی که در
قرآن هم مسائل علمی مطرح است و هم مسائل عملی، تو ای پیامبر گرامی! مسائل علمی را به
عنوان یک مدرّس، برای آنها حل کن و مسائل عملی را به عنوان یک ولی مرشد، با عمل کردن
برای آنان تشریح نما، تا هم از جهت نظر آگاه شوند و هم از جهت عمل رشد یابند.
درباره پیروان وحی
و متمرّدان از آن نیز فرمود: (من یهد الله فهو المهتد ومن یضلل فلن تجد له ولیّاً مرشداً)
آن کس را که خداوند هدایت کرد، حتماً راه یافته است و به مقصد میرسد و آن کس که عمداً
خود را از مسیر هدایت الهی بیرون برد و به کیفر اضلال الهی مبتلا کرد، هرگز برای او
سرپرستی ارشادکننده و به مقصدرساننده نخواهی یافت؛ زیرا ولایتِ خاصِ خداوند، فقط شامل
سالکان کوی حق میشود.
برگرفته ازکتاب،فطرت
در قرآن صفحه 385 آیت الله جوادی املی
ـ بحارالانوار ، ج 25، ص 372.